اتوبوس آبی

ساخت وبلاگ
  " پیش از خواندن این نوشته، نوشته قبل را بخوانید " انوشیروان حمیدی توی کازینو و پشت ِ میز بود، اما خیالش رفته بود به سالهای خیلی دور. به جوانی اش و فروشگاه موسیقی که او از کارکنانش بود. به دختری که چ اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  حالا که این را می نویسم، شده ام سی ساله. دلم می خواهد بنشینم به خواندن " من تا صبح بیدارم " مدرس صادقی. به صفحات آخرش که دارد از یک دست بازی پینگ پونگ با مریم می گوید و از اینکه چرا مغازه های لعنتی اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  تصویر دیگری به ذهنش نمی آمد؛ فقط خانه ای بود با چراغ های نه چندان زیاد و با وسایلی به رنگ های گرم. صدای بنان توی خانه پیچیده بود و حتا انگار بالکنی هم بود که رو به خیابان داشت و خیابان هم انگاری بال اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  حالا که این را می نویسم، هفدهم مهرماه سال نود و هفت است. دانشمندان گفته اند کمتر از پانزده سال دیگر اوضاع گرمایش زمین به جایی خواهد رسید که احتمالا زندگی خیلی خیلی سخت و چیزی شبیه ناممکن خواهد شد. ا اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  نمی دانم چرا صبح که میخواهم از خانه بیرون بروم، هوا به نظرم اینقدر سرد نمی آید که بخواهم لباس گرم بردارم. اما به محض اینکه پایم را از در خانه بیرون می گذارم تازه می فهمم هوا سرد شده و دیگر نباید با اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  تنها خیالی که به ذهنش می آمد، خیالی بود از صفحه تلویزیون که برفک داشت و به زور می شد تصویری از یک " شو خارجی " که در آن آهنگ هایی از مایکل و اسکورپیون و مدونا و فیل کالینز و چند تا خواننده ناشناس  ب اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  یک جاده ی  پُر پیچ و خم که از پایین یک تپه شروع می شود و به بالای آن می رسد. کناره های جاده را تک و توک درختان سیب گرفته اند و، پشت درخت ها، علفزاری بی انتها و سبز.   دستش را گرفته ام و آهنگ زنان را اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  فیلم تنها در خانه را می دیدم اما تنها نبودم. لیوان قهوه ام را گرفته بودم توی دستم و هر از گاهی جرعه ای می نوشیدم. سال نوی میلادی بود و به نو شدن فکر می کردم. به هر جور نو شدنی که می توانست هستی بخش اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 121 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

  درست جلوی پای من ایستاد و بوق زد. سرم را خم کردم اما صورتش را درست ندیدم. فقط صدایش بود. صدای آشنایی که گفت بنشینم توی ماشین و من هم نشستم. گفت اول می رویم کنار میدان تجریش و یک لیوان چای داغ می نوش اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04

 در آنشب از اسفند ماه، او همانطور که به سیگارش ُپک می زد، به آهنگی عاشقانه گوش می کرد و خیره مانده بود در نور چراغی که شاخه های درخت ِ لخت و عور را روشن کرده بود. درختی که دیگر درخت نبود و شده بود یک اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 5:04